قمارباز اثر داستایفسکی (به روسی: Игрок) رمانی کوتاه است که نخستین بار در سال 1867 منتشر شد. این رمان داستان الکسی ایوانوویچ، جوانی روسی را روایت میکند که به قمار اعتیاد دارد. او به همراه خانوادهای ثروتمند روس به روتنبرگ، شهری در آلمان، سفر میکند تا به تدریس فرزندان آنها بپردازد. اما اعتیاد الکسی به قمار زندگی او و خانواده را به خطر میاندازد.
داستایفسکی، خود در دورهای از زندگی به قمار اعتیاد داشت و این تجربه شخصی او در نگارش این رمان تأثیرگذار بوده است. او در این رمان با مهارت و دقت، اعتیاد به قمار را بهعنوان یک بیماری روانی به تصویر میکشد.
داستان قمارباز، رمانی از فیودور داستایفسکی
داستان قمارباز از زبان الکسی ایوانوویچ روایت میشود. او در ابتدای داستان، خود را اینگونه معرفی میکند:
من، الکسی ایوانوویچ، پسر یک افسر بازنشسته، در سال 1830 در یک شهر کوچک در روسیه به دنیا آمدم. پدرم مردی فقیر بود و من در فقر بزرگ شدم. در سن 18 سالگی به دانشگاه رفتم، اما به دلیل فقر مجبور شدم تحصیلاتم را نیمهکاره رها کنم.
الکسی پس از ترک تحصیل، بهعنوان معلم به خدمت یک خانواده ثروتمند روس در میآید. او به زودی متوجه میشود که پدر خانواده، ژنرال، به قمار اعتیاد دارد. الکسی نیز به قمار علاقهمند میشود و به تدریج به آن معتاد میشود.
اعتیاد الکسی به قمار زندگی او و خانواده را به خطر میاندازد. او تمام پولی را که از خانواده به دست میآورد، صرف قمار میکند. او حتی به ربودن دختر ژنرال، مادمازل بلانش، فکر میکند تا با پول او بتواند قماربازی کند.
در نهایت، الکسی با کمک دو دوستش، پرنس نیلسکی و مستر آسلی، از قماربازی دست میکشد. او با کمک آنها به روسیه بازمیگردد و با زنی بهنام پاتریشیا ازدواج میکند.
قمارباز یکی از رمانهای ماندگار فیودور داستایفسکی است. این رمان با روایتی روان و صمیمی، اعتیاد به قمار را بهعنوان یک بیماری روانی به تصویر میکشد. داستایوفسکی در این رمان با مهارت و دقت، زوایای مختلف اعتیاد به قمار را بررسی میکند و نشان میدهد که این بیماری میتواند زندگی افراد را به نابودی بکشاند.
قسمتی از متن کتاب قمارباز
در قسمتی از داستان قمارباز داستایفسکی، الکسی ایوانوویچ در مورد اولین تجربه قمار خود میگوید:
اولین بار که قمار بازی کردم، 18 سالم بود. با چند نفر از دوستانم در یک میخانه قمار بازی میکردیم. در آن زمان، من چیزی در مورد قمار نمیدانستم و فقط برای تفریح آن را انجام میدادم.
در آن بازی، من خوش شانس بودم و توانستم مقداری پول بردارم. این برد باعث شد که به قمار علاقهمند شوم. من شروع کردم به مطالعه کتابهای قمار و یادگیری تکنیکهای مختلف قماربازی.
با گذشت زمان، اعتیاد من به قمار بیشتر و بیشتر شد. من تمام پولم را صرف قمار میکردم و حتی به فکر دزدی و کلاهبرداری برای تامین پول قماربازیام افتادم.
نقد و بررسی کتاب قمارباز
قمارباز یکی از آثار مهم فیودور داستایفسکی است. این رمان با روایتی روان و صمیمی، اعتیاد به قمار را بهعنوان یک بیماری روانی به تصویر میکشد.
داستایفسکی در این رمان با مهارت و دقت، زوایای مختلف اعتیاد به قمار را بررسی میکند. او نشان میدهد که این بیماری میتواند زندگی افراد را به نابودی بکشاند.
قمارباز علاوه بر ارزش ادبی، ارزش روانشناختی نیز دارد. این رمان میتواند به افرادی که به قمار اعتیاد دارند، کمک کند تا از این بیماری رهایی یابند.
دیدگاهتان را بنویسید