داش‌آکل اثر صادق هدایت

داش‌آکل اثر صادق هدایت

در ,

کتاب داش‌آکل اثر صادق هدایت ، داستان زندگی داش آکل، لوطی مشهور شیرازی است که در اواخر دوره قاجار می‌زیسته است.

این داستان کوتاه، که در مجموعه سه قطره خون در سال 1311 به چاپ رسیده، به بررسی مفاهیمی چون جوانمردی، ظلم، و سرگشتگی می‌پردازد و تصویری از جامعه نابسامان آن دوره ارائه می‌دهد.

فضای داستان غم‌انگیز و تلخ است.

شخصیت داش‌آکل

داش‌آکل در واقع داداش+ آقا+ کل هست، نام شخص حقیقی به نام “اکبر دایی محمد” معروف به داش آکل بوده است.

*کل به معنی بدترکیب و بدقواره و زشت است.

داش آکل، مردی تنومند و بد سیماست که در قهوه‌خانه‌ها پاتوق می‌کند و با قمار و چاقوکشی روزگار می‌گذراند. او در ظاهر خشن و لات‌منش است، اما در باطن قلبی مهربان و روحی حساس دارد.

داش‌آکل از ظلم و ستم بیزار است و در مقابل زورگویان و اوباش می‌ایستد. او حامی ضعفا و ستمدیدگان است و از مرّوت و جوانمردی خود در راه کمک به آنها استفاده می‌کند.

داستان داش‌آکل اثر صادق هدایت

داستان با معرفی داش آکل و رقیب او، کاکارستم آغاز می‌شود. کاکارستم که مردی زورگو و ناجوانمرد است، کینه داش آکل را به دل دارد و در پی فرصتی برای انتقام‌جویی است. در ادامه داستان، داش‌‌آکل با زنی به نام مرجان آشنا می‌شود و دلباخته او می‌شود.

مرجان زنی مطلقه و مستقل است که از زندگی با شوهر سابق خود رنج برده است. داش آکل با وجود علاقه به مرجان، به دلیل شرایط زندگی خود و ترس از اینکه نتواند او را خوشبخت کند، از ابراز عشق خود به او خودداری می‌کند.

داش آکل یک طوطی خریده بود و در تمام مدت با طوطی درددل میکرد که در لحظات آخر عمر طوطی را به برادر مرجان میسپارد.

در نهایت، کاکارستم با حیله و ناجوانمردی داش‌آکل را به دام می‌اندازد و او را به قتل می‌رساند.

قسمتی از متن کتاب داش‌آکل اثر صادق هدایت

داش آکل توی قهوه‌خانه نشسته بود و با قلیان دود می‌کرد. ریش‌های جوگندمی‌اش بلند و انبوه بود و صورتش را برنزه کرده بود.

چشم‌هایش درشت و قهوه‌ای بود و برق خاصی داشت. کلاه نمدی را کج روی سرش گذاشته بود و شال ترمه دور کمرش بسته بود. پهلویش قمه‌ای گذاشته بود و یک چاقو هم توی جیبش داشت.

مردم قهوه‌خانه از او حساب می‌بردند و با احترام با او صحبت می‌کردند. داش آکل مردی لوطی و لات بود، اما جوانمرد و با معرفت بود. به کسی ظلم نمی‌کرد و همیشه طرفدار ضعفا بود.

سبک کتاب

سبک کتاب داش آکل را می‌توان رئالیسم با گرایش‌های سمبولیستی دانست. صادق هدایت در این داستان، تصویری واقع‌گرایانه از جامعه ایران در اواخر دوره قاجار ارائه می‌دهد.

او به مفاهیمی مانند ظلم، بی‌عدالتی، و فساد در این جامعه می‌پردازد و شخصیت‌های داستان را در تقابل با این مفاهیم قرار می‌دهد.

در این کتاب مفهوم واژه “مرام” را میتوانیم به درستی تحلیل و بررسی کنیم. مرامی که به عنوان یک ویژگی مثبت در جامعه یاد می‌شود اما در این داستان داش آکل را به کام مرگ کشاند.

مرگ داش آکل، نمادی از مرگ جوانمردی و مروت در جامعه‌ای ظلم‌زده است.


نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *